یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

۴ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

باورم نمیشه تغییر عظیم تو نمودارووو :)

پ. با قدرت رفته بالا و من به تنها چیزی که فکر میکنم حالت دپ اون روز و رنگ آبی لباسشه!

یکشنبه حدودای 9 جوگیر شدم و رفتم بهش پیام دادم

و بعدی دو روز بعد

و تو این حین اون یه حرکت معنی دار قشنگ زدددد :)

با اون موهای قشنگشششش :)

اها دیشب رفتم با این مشاوری که دانشگاه اورده بود هم حرف زدم

همه چیو برام نرمالیزه کرد

گفت اوکیه

گفتم چرا الان اینجوری شده؟

قبلا پس چی؟

گفت خب عزیزم تو قبلا جلوی خودتو میگرفتی فکر میکردی چیزی ام وجود نداره :)

و اینکه تو بری ام تو این قضیه تو تک تک حرفا و کارای اون فرد دنبال منظوری

که برداشت خودتو بکنی

وقتی بهش گفتم اینکه یه دختر بخواد پیش قدم شه این مضراتو میتونه داشته باشه و ... پسره ممکنه فلان و...

گفت

تو خیلی نگران قضاوت دیگرانی

گفتم اره :)

و گفت

تو دنیای ذهنی خودت زندگی میکنی

خودت میگی

خودتم جواب میدی :)

و خب درست هم میگفت !

ولی من شب اومدم و پیام دادم.

کشدار شد ولی تا حدودای 3 عصر فرداش تونست ادامه داشته باشه.

تنها چیزی که میخوام اینجا تاکید کنم اینه کههههه...

تا شنبه هیچ پیامی نمیدییییییییییییی

فوقش شنبه بعد دیدنششششش

اونم اگه دیدی مطمئنی

اگرم نه صبر کننننن که برعکس پیش بره

کام آن !

بی بی ولی :))))

82 اخه ؟ :)))))

بی بییییی

اخه با این موهای قشنگگگگگ

ممکنه تو لاشی باشی؟

ممکنه به همه دوستات گفته باشی یا بگی؟

ممکنه من درست قضاوتت کرده باشم؟

نمیتونم بهت اعتماد کنم

ولی دوست دارم تجربت کنم

و دوست دارم اشتباه کرده باشم

ولی فکر نمیکنم

حس میکنم همونجوری هستی که نشون میدی

یه ادم نسبتا بی پروا شاید دنبال خود نمایی بچه !

خیلی بد راجع بهت نوشتم؟

امیدوارم امیدوارم امیدوارم

می بی

یه روز بیام بنویسم اشتباه میکردم

اینجوری نبودی

ولی فعلا حسم اینه

منتظرم شنبه بیاد

ولییییی این دلیل نمیشه که هیچکاری نکنم هیچ درسی نخونم که فلان و //// خدایاااااا

 

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

باورم نمیشه دارم به این فکر میکنم که برم پیشنهاد بدم...

یا از این حرکتای عجیب که ...

اوف...

چقدر جامعه بدی داریم...

چقدر هر کاری بکنیم میشه فلان و فلان ....

قیافه حرف اول رو میزنه

این چس بازیا یه چس بزرگه که میگیم نیست !!!

از حرف خواهر فریاد مشخصه که هست.

به این فکر میگنم اصلا اتفاق میفته؟

اصلا میشه؟

من تو 18 سالگی چیکارا میکردم و اینا چیکار میکنن؟ :)

من چه کارایی نکردم و اونا چه کارهایی مونده که نکردن؟ :)

امروز با این که گیزل اومد و باید شاد میبودم ولی تو کلش بعد اومدن اوتاکو بانو تو حالت دپرس بودم

مخصوصا بعد دیدن فیلما و عکساشون...

نمیدونم باید چیکار کنم ...

دقایقیه که میگذره همین :)

 

کاش آبی اسمونی رو دوباره میدیدم؟

آیا پشماش میریخت؟

آیا اصلا به پشمش بود؟

آیا آیا آیا آیا...

 

 

تنها چیز مثبت این چند وقته اینه که فهمیدم به سلیقه ام افتخار میکنم

من فوق العادم :)))))))))))))))))

همین @

 

فریاد اومد ازم پرسید از من ناراحت شدی؟قضیه چیه؟منم بهش یه چیزایی گفتم و الان رفته اونور و با بقیه دارن حرف میزنن.

 

من اینجوریم ،

از بعضیاا بدون دلیل خاصی بدم میاد،

بدم که نع،میرن رو مخم :)

یعنی ممکنه ته این قضیه به این خاطر باشه که دوست داشتم یکم شبیهشون بودم؟ :/

یا واقعا به این خاطره که این کارا برای من ضد ارزش محسوب میشه و فلان و این حرفا...

نمی‌دونم 

ولی زیاد اتفاق میفته.

 

 

#بهم میگه تو حسودی میکنی!نترس تورو فراموش نمیکنم:/ 

آخه عن عزیز :) دوست گرامی :) چرا انقدد حس خود شاخ پنداری داری با اینکه از نظر منطقی واقعا شاخ نیستی 🗿

Why are you so fucking annoying?

🗿🗿🗿🗿🗿🗿

 

 

 

چرا کسی بهم پیام نمیده؟

چرا ع داره با ر نزدیک و نزدیک تر میشه؟

و من همون جایی بودم که هستم!

 

 

بهم میگه تو آتنایی!

اهل موفقیت و استراتژیک ... میگه بخش زنانه شخصیت تو کمه و فلان و ...

حس میکنم یکم از این بخش آتنایی وجودم دور شدم و دارم سمت آرتمیس میرم :)

و شایدم بخاطر نداشتن همین بخشای زنانه اس که با آفرودیت ها معمولا خوب‌کنار نمیام :)))))

 

 

 

دلم ع رو میخواد ، حتی برای چند لحظه کوتاه:(

 

واقعا نیاز به یه رابطه رمانتیک دارم :)

بسیار بسیار زیاد 

یعنی میزان نیازمو بهش نمیتونم توصیف کنم مخصوصا تو محیطیکه من هستم 

و تو اینو در نظر بگیر وقتی چند وقت دیگه من از این محیط دور شم چقدر دلم برای این زندگی و این آدما تنگ میشه !

 

 

پس میشه دیگه فراخوان ندید؟

میشه آخر هفته های منو به گند نکشید؟ :) 

مرسی ❤️

​​​​​