- ۹۸/۰۹/۲۵
- ۳ نظر
اینجا رو آبی کردم چون تورو با رنگ آبی میشناسم :) رنگ غالب پیرهنات !
*
تو لایو بچه های خوابگاه پسراکه از تو گوشی دوستم داشتم میدیدم یه لحظه رد شدی ! با یه تیشرت و شلوارک تا زیر زانو.
دور بودی روبه روی پنجره و یه سیگار دستت !
نشناختمت!
تا اینکه اون پسره صاحب لایو اسمتو و اورد و ...
آخه کی این اسم عجیب رو جز تو میتونه داشته باشه؟!
نمیدونم چی شد گفتی نگیره ازت یا چی که لایو برای دو دقیقه قطع کرد :)
خواستم بگم دیدمت با اون سیگار تو دستت !
روز به روز خدا بیش تر و بیش تر تفاوتای من و تو رو میندازه جلوم :)
میدونی؟!
حس میکنم واقعا دوسم داره
خدارو میگم.
ولی من مثل دیوونه ها دعا میکنم تو از من خوشت بیاد :(
خوشت میاد؟! خوشت نمیاد؟!
تو به من گفتی خواهر !
تو به من گفتی خواهر و قطعا تو مرامت نیست به کسی که به چشم خواهر نگاش کردی جور دیگه ای نگاه کنی :)
نمیدونم شاید م بشه !
ولی ما هیچیمون شبیه هم نیست .
هیچی .
- ۹۸/۰۹/۲۵
چرا پا پیش نمیذاری و بهش نمیگی که ازش خوشت میاد؟