یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

دیشب میشد.

میشد که برم با یه بهانه کاملا منطقی و معقول بهش پیام بدم اما ندادم :|

به دوستم گفتم برو به اون دختره که باهاش صمیمیی تره بگو که بهش بگه برای ترجمه این جزوه ها ودوستمم رفت به خودش

گفت :)

این دوستم همونیه که تورو دوست داره و تو میدونی !

ولی خود دوستم نمیدونه که تو میدونی و یا حتی نمیدونه که من میدونم !

منم به روش نیاوردم نمیخوام حرفش باز شه .نمیخوام از این به بعد بتونه راحت پیش من از تو بگه :)

کلا من یه ادم ساده ام که بلد نیستم .

میدونی هیچیو .

چرا همیشه انلاینی؟

:( :)

من میگفتم که به تو بگه اما مطمئنم هیچیو نگفت :)) اگرم گفت از طرف خودش گفت :)))

کلا من خیلی گیج و ساده و همه اینا با هم هستم :))))))))

الان که میدونی اون دوستت داره ،یعنی دوماهه که میدونی هیچ رفتار بدی باهاش نداشتی به روش نیاوردی فقط باهاش

دوست معمولی بودی. تو خوبی !

خوبی با یه سری حاشیه های بد !

بفهمی منم ازت خوشت میاد چه فکری میکنی؟ :(

چیکار میکنی؟!

اصلا چرا بفهمی؟!

که چی بشه؟!

اصلا چرا این علاقه رو نگه دارم؟

تهش چیه؟!

:(

  • ناشناس گوگول :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی