یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

یه ناشناس و دنیای گردش

اینجا بدون سانسور مینویسم :)

فریاد اومد ازم پرسید از من ناراحت شدی؟قضیه چیه؟منم بهش یه چیزایی گفتم و الان رفته اونور و با بقیه دارن حرف میزنن.

 

من اینجوریم ،

از بعضیاا بدون دلیل خاصی بدم میاد،

بدم که نع،میرن رو مخم :)

یعنی ممکنه ته این قضیه به این خاطر باشه که دوست داشتم یکم شبیهشون بودم؟ :/

یا واقعا به این خاطره که این کارا برای من ضد ارزش محسوب میشه و فلان و این حرفا...

نمی‌دونم 

ولی زیاد اتفاق میفته.

 

 

#بهم میگه تو حسودی میکنی!نترس تورو فراموش نمیکنم:/ 

آخه عن عزیز :) دوست گرامی :) چرا انقدد حس خود شاخ پنداری داری با اینکه از نظر منطقی واقعا شاخ نیستی 🗿

Why are you so fucking annoying?

🗿🗿🗿🗿🗿🗿

 

 

 

چرا کسی بهم پیام نمیده؟

چرا ع داره با ر نزدیک و نزدیک تر میشه؟

و من همون جایی بودم که هستم!

 

 

بهم میگه تو آتنایی!

اهل موفقیت و استراتژیک ... میگه بخش زنانه شخصیت تو کمه و فلان و ...

حس میکنم یکم از این بخش آتنایی وجودم دور شدم و دارم سمت آرتمیس میرم :)

و شایدم بخاطر نداشتن همین بخشای زنانه اس که با آفرودیت ها معمولا خوب‌کنار نمیام :)))))

 

 

 

دلم ع رو میخواد ، حتی برای چند لحظه کوتاه:(

 

واقعا نیاز به یه رابطه رمانتیک دارم :)

بسیار بسیار زیاد 

یعنی میزان نیازمو بهش نمیتونم توصیف کنم مخصوصا تو محیطیکه من هستم 

و تو اینو در نظر بگیر وقتی چند وقت دیگه من از این محیط دور شم چقدر دلم برای این زندگی و این آدما تنگ میشه !

 

 

پس میشه دیگه فراخوان ندید؟

میشه آخر هفته های منو به گند نکشید؟ :) 

مرسی ❤️

​​​​​

 

 

 

 

 

 

 

  • ناشناس گوگول :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی